دروغای قشنگ
گفتی باید بنویسم که شب قصه قشنگه!
رو سر ثانیه هامون یه حریر رنگ به رنگه!
گفتی باید بنویسم جاده ی ترانه بازه!
گفتی باید بنویسم ، اما سخته این نوشتن!
از قشنگی قصه گفتن تو دقایقی که زشتن!
چه شبای رنگ به رنگی!
چه جماعت یه رنگی!
نه مسلسلی، نه جنگی!
چه دروغای قشنگی!
من میخوام یه آینه باشم روبروی این دقایق!
مثل یه بغض قدیمی واسه دلتنگی عاشق!
اما اینجا سنگ سایه می شکنه آینه هارو!
تو یه لحظه برف وحشت می پوشونه جای پارو!
اینجا باید بنویسی که چشای شب قشنگه!
اینجا جای آینه ها نیست ، اینجا وعده گاه سنگه!
چه شبای رنگ به رنگی!
چه جماعت یه رنگی!
نه مسلسلی، نه جنگی!
چه دروغای قشنگی!
:: موضوعات مرتبط:
شعر ,
شعر عاشقانه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 818
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15