گيرم كه در باورتان به خاك نشسته ام
وساقهاي جوانم از ضربه هاي
تبرهاتان زخمدار است،با ريشه چه مي كنيد؟
گيرم كه بر سر اين بام نشسته در كمين پرنده اي،
پرواز را علامت ممنوع مي زنيد،
با جوجه هاي نشسته در آشيان چه مي كنيد؟
گيرم كه مي زنيد،گيرم كه مي بريد،گيرم كه مي كشيد،