قصه ی من و غم تو
قصه ی گل وتگرگه
ترس بی تو زنده بودن
ترس لحظه های مرگه
ای برای با تو بودن
باید از بودن گذشتن
سر به بیداری گرفته
ذهن خواب آلوده ی من
همیشه میون قابه
خالیه در های بسته
طرح اندام قشنگت
پاک و رویایی نشسته
کاش می شد چشام ببینن
طرح اندام تو داره
زنده میشه
جون میگیره
پا توی اتاق میذاره
کاش میشد صدای پاهات
بپیچه تو گوش دالون
طرف الون بگرده
سر آفتابگردونامون
کاش می شد دوباره باغچه
پر گل های تو باشه
غنچه سفید مریم
با نوازش تو واشه